پيام
+
[تلگرام]
خانه هاي قديمي را دوست دارم چون...
چايي هميشه دم بود
روي سماور
توي قوري
در خانه هميشه باز بود
مهماني دليل و برهان نمي خواست
غذاها ساده بود
و خانگي
بويش نيازي به هود نداشت
عطرش تا هفت خانه ميرفت
کسي نان خشک نداشت
نان برکت سفره بود.
مهمانِ ناخوانده،
آب خورشت را زياد مي کرد
بوي شببو ها و خاک نمخورده حياط غوغا ميکرد
خبري از پرده هاي ضخيم و مجلسي نبود
نور خورشيد سهمي از خانه هاي قديم بود
دلخوري ها مشاوره نمي خواست
دوستي ها حساب و کتاب نداشت
سلام ها اينقدر معنا نداشت!
خانههاي قديمي را دوست دارم...

غزل صداقت
97/8/17
شميم دوست
واي @};- استيکر قلبي :* عين خونه ي شما @};- که درش رو مهمون بازه و صاحبخونه با همه ي مهربونيش از جون و دل مايه ميذاره @};-
دختران حوا
اووووو اجي خونه ما ک اينجوري قديمي نيس ديگه:-D خخخ فداتبشم ک اينقد لطف داري تو.. ما هيچکار نکرديم اينقد ميگي بخدا@};-@};-
شميم دوست
{a h=dokhtaranehava}دختران حوا{/a} نه عزيزم منظورم قديمي بودنش نبود.. منظورم اين بود با صفا بود بخاطر اهالي خونه @};- واقعيتو گفتم قشنگم@};-@};-:-)
دختران حوا
ميدونم عشقم شوخي کردم=)@};-
دختران حوا
:)@};-
پيام رهايي
بي تعارف ممنون که زيبا، ساده و دلنشين مي نويسيد. الحمدلله
دختران حوا
:) @};-